داشتم می رفتم که با همه چیز خداحافظی کنم
داشتم می رفتم تا از این دنیا با همه نیرنگها و بدیها و پستیهایش فرار کنم
گمان نمی کردم چشمی در جستجوی من باشد
در راهی بودم که از انتهایش خبر نداشتم و هر چه بیشتر پیش می رفتم بیشتر رنج می بردم....
روی ادامه مطلب کلیک کنید
+ نوشته شده در جمعه هفتم مهر ۱۳۸۵ ساعت 12:2 توسط محمد حسن
|
..::بیا با هم باشیم::..