کرک wow Slider3.4

یکی از نرم افزار های مفید برای طراحان صفحات وب جهت ساخت اسلاید ها با افکتهای بسیار زیبا و متنوع برنامه WOW slider  می باشد که در این قسمت سعی دارم آموزش برداشتن کرک اون را بدهم
برای این کار بعد از اینکه اسلاید خودرا بر اساس سلیقه خود ساختیم آنرا ذخیره کرده و خروجی میگیریم و کارمان آغاز می شود:
1:فولدری که کار خودرا در آن ذخیره کرده ایم را باز میکنیم
2:وارد فولدر engine1 می شویم و دنبال فایل script.js می گردیم
3:توسط یک ادیتور مناسب مثل notepad++ فایل script.js رو باز میکنیم
4:در داخل فایل به دنبال wowslider.com میگردیم و فضای خالی جایگزین آن میکنیم عمل جستجو با دکمه ترکیبی ctrl+f
5:بعد وارد پوشه data1/images شده وعکسهای اسلایدامونرو با فوتوشاپ ادیت میکنیم
6:آموزش تمام شد لبخند بزنید.
7: موفق باشید

شیر آب


چــــــــرا به لوله ای که آب از آن خارج می شود می گوییم "شیر"؟

در سال های دور ایران؛تنها دوشهر بیرجند و تبریز آب لوله کشی داشتند که آن صنعت را از روسیه به امانت برده بودند.و در کلان شهری مثل تهران مردم از آب چاه که تمیز و سالم نبوداستفاده می کردند.در شهر تهران تنها سه قنات وجود داشت که آن هم متعلق به سه سرمایه دار تهرانی بود.یکی از این قنات ها که به سرچشمه معروف بود(وهست) متعلق به سرمایه داری بود که بچه دار نمیشد.او نذر کرد اگر بچه دار شود؛ برای تهرانیان آب لوله کشی فراهم کند. پس از مدتی بچه دار شد و برای ادای نذرش به اتریش رفت تا مهندسانی را از آنجا برای لوله کشی آب بیاورد.در هر کشوری حیوانی که برای آنها مقدس است را بر سر خروجی آب می گذاشتند.مثلا در فرانسه سر خروس استفاده می کنند.او دید در اتریش،هر جا خروجی آب است؛سردیسی از شیر هست.پس بر سرچشمه آب که برای مردم فراهم کرد،سر شیری گذاشت.و مردم هروقت برای برداشتن آب به آنجا می رفتندومی گفتند: رفتیم از سر شیر آب آوردیم!

اصلاح مجانی

روزي ملانصرالدین دست بچه اي را گرفته وارد سلماني شدوبه سلماني گفت:
چون من تعجيل دارم اول سرمرا بتراش وبعد موهاي بچه را بزن.
سلماني هم تقاضاي اورا انجام داد.
ملا بعد از اصلاح عمامه را برداشت و رفت و گفت:
تاچند دقيقه ديگر برمي گردم!
سلماني سر طفل را هم اصلاح کرد و خبري از آمدن ملا نشد!
سلماني رو به طفل نمود وگفت:پدرت نيامد!
بچه گفت....
.
.
.
.
اوپدرم نبود.
سلمان گفت:پس که بود؟
بچه پاسخ داد:او مردي بود که در سر کوچه به من گفت بيا برويم دونفري مجانی اصلاح کنيم.

روز رهایی

روز رهایی من آنروزیست که دستانم در دست خداست و با هم یک لنگه دو هوا بازی میکنیم
تاب خوردن بین ابرها با خدایم چه خنک و گواراست
روحم را آزاد میکنم در تراکنشهای خاطره هایم از زندگی
و به او میگم یادته خدا
روزهایی که مارو گرفتار میکردی که خوب و زیبا دستات رو بگیریم
ولی حیف و صد حیف که ذستانت را نمیدیدم
خدا دیگر رهاشدم و فقط میخوام دستانت را بگیرم و باهاش تاب بخورم

چون گرمای دستان توست که در همه لحظات با منه

 شاید این فریاد هایم الکی و از روی ناچاری باشه ولی میدونم دستانت از روینیاز نیست از روی محبت زیاده

خداجوووون دوستت دارم قد دنیاهای خودت

چرت و پرت

وقـــتــی آدمـــاچـــرت وپـــرت جــواب

مـــیـــدن مــعــنــیــش ایــنـــه کـــه:نــمــیــخــوان جــواب بــدن..!