ای کاش...

کاش راه زندگی، در پای دل خاری نداشت
یا که چون دارد، فراز و شیبِ دشواری نداشت
کاش از پا در نمی افتاد، هر سو  رهروی ست
یا که تا سر منزلِ خود، راه بسیاری نداشت
کاش خیل دلبران، پنهان نمی کردند روی
یا که چشم بیدلان، حاجت به دیداری نداشت
کاش از روز نخستین خارزارِ ِ این وجود
روزنی از دیده ی حسرت، به گلزاری نداشت
کاش جانِ پاک، با این خاکدان خو می گرفت
یا که اصلاً شهر ما، دکان خمّاری نداشت
کاش هر باطل نمی شد عرضه بر اَفهام خلق
یا متاع کفر و دین، هریک خریداری نداشت
کاش واعظ لب فرو می بست از گفتار نیک
یا خلاف آنچه گوید، زشت کرداری نداشت
کاش از خوی پزشکان بود کمتر جلبِ مال
یا که جمع بینوایان، هیچ بیماری نداشت
کاش فکر بیش و کم در مغز انسانی نبود
تا که بارِ زندگانی، هیچ سرباری نداشت
کاش چشم و گوش هر کس بر حقایق باز بود
تا که دیگر عِلم و دین پوشیده اسراری نداشت
کاش هر کس دعویِ اسلام و ایمان می نمود
از نفاق و کفر پنهان، بسته زُنّاری نداشت
کاش هر گندم نمای جو فروش از هر کنار
در میان شهر کوران، گرم بازاری نداشت
کاش چشم نیم مستی هوش از «الفت» می ربود
تا که با سود و زیانِ دیگران کاری نداشت
Image hosting by TinyPic
 اگر ماه بودم به هر جا که بودم
سراغ تو را از خدا می گرفتم
و گر سنگ بودم به هر جا که بودی
سر رهگذار تو جا می گرفتم
اگر ماه بودی به صد ناز شاید
شبی بر لب بام من می نشستی
وگر سنگ بودی به هر جا که بودم
مرا می شکستی مرا می شکستی
*******************
  1. داماد خجالتی
پدر زن رو به دامادش کرد و گفت: پسرجان؛ من به دخترم جهیزیه کافی و سرمایه قابلی می دهم. تو در مقبلش به او چه می دهی؟ داماد با خجالت گفت: من هم رسید می دهم......!
  1. انتقام زنانه
زنی به وکیل خود گفت: این شوهر من، مردی خشن، بد اخلاق،دروغگو،حسود، خودخواه و مردم آزار است.
وکیل: خب؛ چرا از او طلاق نمی گیری؟
زن: طلاق؟! توقع دارید بعد از این همه سال زندگی مشترک و آزاری که به من رسانده؛ خوشبختش کنم...؟!!!!